2015/09/17

#1471

سینمای صل الله!



اگر شما، یا فرزند شما، یا فک و فامیل شما، یا همسایه‌های شما، یا یکی از پس و پیش و قبل شما، آشنا به مسائل فرهنگی-هنری و ترجیحاً مسلط به تایپ فارسی و لاتین و با ضامن معتبر، الان همینطوری از راه رسید و پرسید چکار کنیم؟ دیگر نگران نباشید! کانون آموزش قلم‌چی که نه... فوراً تلفن را بردارید و از ۱۱۸ بخواهید شماره‌ی نزدیک‌ترین سینما را به شما بدهد. این مکالمه بین شما و فرد پشت خط اتفاق می‌افتد:

- سلام علیکم. امروز سانس اول چی اکران دارید؟
+ فیلم محمد رسول الله.
- ببخشید سانس دوم چی؟
+ فیلم محمد رسول الله با بلیط نیم بها.
- سانس بعدش؟
+ فیلم محمد رسول الله بدون بلیط همینجوری مفتی.
- بعدی؟
+ فیلم محمد رسول الله، مفتی، نوشابه هم میدیم.
- ... بله...
+ سانس بعدش هم فیلم محمد محمد رسول الله و در انتها بدون قید قرعه ده بلیط رایگان فیلم محمد رسول الله برای سانس‌های بعدی.
- ... ببخشید میشه...
+بله بله، میشه. چقدر بدیم خوبه؟ نفری صد و پنجاه بدیم بیاین فیلم محمد رسول الله تماشا کنین؟
- نه... منظورم اینه که...
+ بله متوجه منظور شما شدم. برای این کار سانس دو و نیم نصف شب را در نظر گرفته‌ایم، با چراغ‌های خاموش و بدون کنترلچی و سرخر، دست هر کی را خواستید بگیرید بیاورید سینما ولی ناموساً وسط کار فیلم محمد رسول الله را هم تماشا بکنید.
- حالا چرا فیلم محمد رسول الله؟
+ به مناسبت یوم الله روز ملی سینما.
- خب در یوم الله روز ملی سینما فیلم‌های دیگر آدم نیستند؟ مثلاً نمی‌شود فیلم «نهنگ عنبر» تماشا کنیم پول بلیطش را هم خودمان بدهیم؟
+ نخیر، نمی‌شود! آخر «نهنگ عنبر» هم آدم است؟ فیلم، فقط محمد رسول الله.
- همینی که ایرنه پاپاس نقش هند جیگر خوار بازی می‌کنه؟
+ نخیر اون ممنوعه! همینی که ساره بیات نقش حلیمه بازی می‌کنه.
- دیگه چی؟
+ دیگه کوفت! اینهمه وزارت ارشاد برای شما تسهیلات در نظر می‌گیره شما ملت بی‌فرهنگ استفاده نمی‌کنید.
- «قندون جهیزیه» هم ممنوعه؟
+ اون فعلاً کارگردانش ممنوعه.
- مگه چیکار کرده؟
+ رفته وسط مسابقه فوتبال ستارگان ایران و جهان دویده گفته سانس‌های فیلم من را داده‌اند به فیلم محمد رسول الله.
- آخی! ایشون مگه فرزند مرحوم رسول ملاقلی پور نیست؟
+ آخی و کوفت! خب پسر ملاقلی پور هست که هست. «بلمی به سوی ساحل» که نساخته بگذاریم روی سرمان حلوا حلوا کنیم. فعلاً بخشنامه شده، ما باید هر کاری بلدیم بکنیم که فیلم محمد رسول الله بشه پر فروش‌ترین فیلم تاریخ.
- خب آخه...
+ شما اصلاً از کجا زنگ می‌زنید؟
- از...
+ ..... (صدا از پشت گوشی به یک نفر دیگر) ... این شماره را بده بچه‌ها چک کنند ببینیم مال کیه. فکر کنم یارو جزو عوامل توطئه آل سعود باشه که کودک سوری رو غرق کردن که حواس دنیا به اون سمت بره فیلم محمد رسول الله دیده نشه.
- آقا ببخشید، شما جداً دیوانه‌ای‌ها!
+ ..... (همان صدا به یک نفر دیگر) ... نگفتم، یارو الان به حضرت آقا هم گفت دیوانه!
- آقا جان... آقااااااااااا... هووووووووووی...!
+ چرا داد می‌زنی پرده گوشم پاره شد. بنال.
- آقا ما اصلاً بی‌خیال فیلم شدیم، قربانت...
+ بهتر! اصلاً سیاست راهبردی وزارت ارشاد همین این است که ملت بی‌خیال سینما بشوند. دهن ما سرویس شد بس که اخراجی‌ها ساختیم که مردم از سینما بدشان بیاید، باز هم دسته دسته می‌روند صف می‌بندند.
- خب چکار کنیم؟
+ بتمرگ خانه.
- بله، اتفاقاً بهتر هم هست. می‌نشینیم خانه دور همی کتاب می‌خوانیم. شما چه کتابی معرفی می‌کنید؟
+ قاف!
- جان؟
+ قاف!
- با منی؟
+ پس با کی‌ام؟ میگم قاف!
- یعنی همون ف بعد قاف بعد کاف کاف اینا؟
+ قاف آقا جان، قاف!
- چی هست؟
+ یک کتاب وزینی هست که تازه چاپ شده درباره زندگی محمد رسول الله.
- شما محمد رسول الله را کنترات برداشته‌اید؟ حالا کی نوشته؟
+ یاسین حجازی.
- ببخشید میشه یکی دیگه از آثار ایشون رو معرفی کنید که از نگرانی دربیایم؟
+ آه!
- جان؟
+ آه!
- خسته شدید یعنی؟
+ نخیر، آه!
- ببخشید کمکی از ما برمیاد؟
- آقا جان گفتی یکی دیگه از آثار ایشان گفتم آه!
+ آهان! یعنی «آه» اسم یکی از اثرهای ایشونه؟
- این یکی درباره چی هست؟
+ درباره زندگی محمد رسول الله.
- پس آن «قاف» درباره چی بود؟
+ درباره زندگی محمد رسول الله!
- خب نمی‌تونست دوتاشو یکی کنه اسمشو بذاره «قاه»؟
+ چی؟؟؟
- لابد این یکی هم بخش‌نامه شده هر کاری بلدین بکنین که بشه پر فروش‌ترین کتاب تاریخ.
+ دقیقاً!
- داداش گرفتی ما رو؟
+ نه هنوز، ولی بچه‌ها تو راهن الان میان می‌گیرنت.

..................

در این زمان گوشی تلفن از دست شما می‌افتد. چند صدای «آه»، نزن آقا، «آه»، آقا غلط کردم با «قاف»، به «محمد رسول الله» دیگه زنگ نمی‌زنم... «آه»... و امثالهم از شما شنیده می‌شود!