2009/12/07

#579

آقای خامنه ای ! جداً نمردی اينقدر كه فحشت دادن ؟
.

الآن هيچ حالم خوب نيست و اتفاقاً همين حال را بهترين فرصت ديدم براي نوشتن اين مطلب . سر حال كه باشيم طبق روال شوخي مان ميگيرد تا بخواهد ترجمه بشود كه لاي اين حرفها بتو چي گفته ايم چند سال طول ميكشد . همانطوريكه سي سال است كه ميگذرد كسي انگار نفهميد كه شوخي شوخي چه حرفهاي جدي ئي داريم مي گوئيم ...

امروز 16 آذر بود . آنقدر پليس و ضد شورش آورده بودي كه روي 13 آبان سفيد شد . آنقدر آدم جلوي چشم خودم ديدم دستگير كردند كه شك دارم كه واقعاً اينهمه جا داشته باشي براي حتي يكساعت نگه داشتنشان . مگر اينكه استاديوم ها را هم بازداشتگاه كرده باشي كه از شما بعيد نيست . اصلاً چه حرف مسخره اي ميزنم من ، كل كشور را كرده اي بازداشتگاه بعد من نگران جا نداشتن براي چند هزار نفر هستم .

الآن دقيقاً و فقط دارم از طرف خودم حرف ميزنم . هنوز اينقدر نشده ام كه كسي براي حرف زدن بمن نمايندگي بدهد و حرف زدن آدم از طرف خودش هم شامل هيچگونه از تمام صفاتي كه توي كتاب اتهام نامه ات در جيغگستري آورده اي نميشود . امروز كه بيشتر از هميشه ديدم با وجود آنهمه خفقان كه خواستي ايجاد كني و اينرا هم نتوانستي چطور شعارهاي مردم مستقيماً شخص تو را نشانه گرفته اگر بداني به چه فكر ميكردم خنده ات ميگيرد ! فكر كردم من كه هيچكسي نيستم اينجا توي اين صفحه كه هيچ جائي نيست دوتا كامنت بد و بيراه برايم بگذارند دو روز سرم گيج ميرود دو هفته از كار مي افتم دو ماه فكر ميكنم كه چه كرده ام كه بايد اينچنينم بگويند تو بابا خيلي باحالي !

آقاي خامنه اي ! كشتي ما را ، ديدي كه زنده تر شديم ...

همين ...